اینها دشمنان شماره یک سرمایهداری هستند. کسانی که نه میشود هنرشان را فرموله کرد و نه استانداردهایشان قابل استخراج است. این یعنی آثار هنرمند، در برابر کالا شدن مقاومت میکند. آثار هنرمندان، مصرفی نیست و تمام نمیشود. آثار آنها حقیقی است و غیر قابل تقلید و تکرار. هنرمند حقیقی، جلوهای از خداوند است، خداوندی که یکی از ویژگیهای کلام خود را منحصربهفرد بودن میخواند و تحدی میکند که کسی نمیتواند کلامی مانند کلام او بیاورد.
مصرفکننده صنعت فرهنگ نمیتواند آثار هنری را مصرف کند و سراغ کالای بعدی برود که خوشخوشان سرمایهداری شود. سرمایهداری از هنر متنفر است؛ بنابراین با کلیدواژههایی مثل «هنجارشکنی» در دانشگاه و کلیدواژههایی نظیر «مُد» در رسانه، نفرت خود از هنر حقیقی را تئوریزه و ترویج میکند.
برای ضد سیستم و ضد سرمایهداری بودن، باید هنرمند بود. هنر از زیست و سلوک میآید و هنرمند سالک است.
@artopium