میکُشتمت! وساطتِ ایمان اگر نبود
پروای نان و پاسِ نمکدان اگر نبود
بی شانهٔ تو سر به کجا میگذاشتم؟
ای نارفیق! کوه و بیابان اگر نبود
پیراهنم به دادِ منِ تنگدل رسید،
خود سینه میشکافت، گریبان اگر نبود!
در رفته بود این جگر از کوره، بیگمان
همراهِ صبر، همّتِ دندان اگر نبود!
از این جهانِ سفله به یک خیزشِ بلند،
رد میشدیم، تنگیِ دامان اگر نبود!
میگفتمت چه دیدهام و چیست در دلم،
این ترسِ خندهآورم از جان اگر نبود!
#حسین_جنتی