خواجه را گوی که از زیرِ زمین یاد کند
اینهمه روی زمین بهر که آباد کند؟
دلِ ویران شدهای را کند ار کس تعمیر
هست بهتر ز دو صد خانه که بنیاد کند
هرکه خواهد دلش از قید غم آزاد شود
بایدش تا دلی از قید غم آزاد کند
هیچ دانی
چمن از چیست چنین خرم و شاد؟
بهر آن است که دلهای حزین شاد کند
ایکه
تلخیِ کسان خواهی و شیرینیِ خويش
باخبر شو که فلک با تو چو فرهاد کند
خم نگردد قدش از بارِ ملامت چون تاک
راستی، پیشهٔ خود هر که چو شمشاد کند
آنکه از مالِ کسان خانه بیاراست صغیر
چون چراغیست که روشن به رهِ باد کند
#صغیر_اصفهانی