2023-04-08 14:42:06
من میرم آرایش کنم شما تا اون موقع فیلم و بذارین
امیر : منتظرت میمونیم رویا جان
آرایش کردم و برگشتم فیلم و دیدیم و حسابی هم توی این 2 ساعت آبجو خوردیم و حرف زدیم
امیر دستمو کشید برد توی اتاق و بهم گفت برو بخواب روی تخت منم الان میام
یکمی دراز کشیدم که دیدم امیر و ارسلان لخت بالا سر منن و ارسلان به امیر گفت : میخوام جوری عشقمو ماساژ بدی که تا حالا هیچکس و اینجوری ماساژ ندادی
من : ( خیره به کیر هاشون ) جووووون
امیر : عزیزم من و ارسلان به خودمون روغن زدیم حالا نوبت تو
من : روغن چی هستش. که قراره با همون سکس کنیم
امیر : نگران نباش رویا جون خودم درستش کردم و کاملا گیاهیه و هیچ مشکلی نداره
عشقم : من میرم روی صندلی اونجا و شما رو تماشا میکنم
من : باشه عشقم
امیر لباس هامو درآورد و خیره شده بود به بدن لخت من
عشقم : امیر هر موقع دید زدن عشق من تموم شد ماساژو شروع کن
امیر با خنده گفت : هیچوقت تموم نمیشه
من : ( ناله ی سکسی ) امیر منو بمال خیلی بالام
امیر : جوووون چشم عزیزم
با روغن حسابی منو چرب کرد و شروع کرد به ماساژ دادن
ماساژش واقعا خوب بود
من تا حالا ماساژ گرفته بودم ولی این یک چیز دیگه بود
مخصوصا وقتی میشست روی پشتم و کیرش به کوسم میخورد دیگه شهوتم قابل کنترل نبود
قرار بود امیر 20 مین منو ماساژ بده بعد سکس کنیم
ولی مثل اینکه عشقم با صحنه هایی که میدید دیگه نتونست جلوی خودشو بگیره
یکدفعه پاشد گفت الان میام و رفت بیرون
من که از ماساژ داشتم لذت میبردم و امیر هم از ماساژ بدن من
دیدم ارسلان با کیر راستش جلوم وایستاده
فهمیدم چون کیرش روغنی بوده رفته بشورتش
من : جووون میخوای برات بخورم عشقم؟
امیر : حتما همین و میخواد
عشقم : ( خنده عمیق ) آره عشقم میخوام
من : جوووون چشم جیگر من. ولی خب چجوری؟
امیر : رویا یکجوری به پشت بخواب که سرت لبه تخت باشه که هم من بتونم پاهاتو ماساژ بدم هم بتونی برای ارسلان بخوری
بعد که فهمیدیم منظورش چیه به امیر گفتم : معلومه زیاد رابطه تریسام داشتی
امیر خندیدو گفت : نه خیلی ولی امشب قراره زیاد داشته باشم
منم و ارسلان هم خنده ای کردیم و رفتیم برای اجرای پوزیشن
این حس واقعا قابل توصیف نیست خیلی خوب و هات بود
امیر پاهامو میمالید و بعدشم رسید به کوس و سینه هام
ارسلان هم لبه تخت ایستاده بود و من داشتم براش حسابی میخوردم
بعد چند مین امیر رفت کیرشو شست و اومد و پوزیشن و عوض کردیم
امیر : ارسلان تو حسابی کیرت اماده است روغن بزن بهش که وقتشه به رویا یک حال خوب بدیم
من : ( خنده شیطونی ) من از عصر که اومدیم توی حال خوبم
امیر : این فرق میکنه ;)
امیر به من گفت داگی بشم لبه تخت که ارسلان ایستاده پایین تخت کوسمو جر بده و خودشم روی تخت دهنمو، دوباره :)
امیر جوری پوزیشن هارو اوکی میکرد که من گفتم این همیشه تریسام سکس داره
ارسلان : کی قراره امشب جر بخوره
من : ( نفس و ناله های عمیق ) عشقه ارسلان
دوستان هنگام شروع داستان میخواستم همشو توی یک داستان بنویسم ولی دیدم نمیشه خیلی زیاد شد
پس ادامه داستان و توی یک قسمت دیگه مینویسم
اگر نظری داشتین خوشحالم میشم کامنت کنین من همشو میخونم
اصلا برای همین نوشتم که نظرتون و در مورد این داستان و سکس های مشابه این بدونم
این داستان و مدتی هست میخوام بنویسم که خیلی وقتشو نداشتم
ولی ادامه داستان و سعی میکنم در اولین فرصت بنویسم
ممنونم
نوشته: Roya-A
3.0K views11:42