یادم میآید که میگفت ... اگر خطبهی غدیر را حفظ کنید، | 🏴 او می آید 🏴
یادم میآید که میگفت ...
اگر خطبهی غدیر را حفظ کنید، ابوابی از معارف توحیدی بر قلب شما باز میشود!
پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم در روز عید غدیر بالای منبر رفت، منبری که از جهاز شتر ساخته بودند. هفتاد هزار یا صد و بیست هزار جمعیت را در برّ و بیابان، مقابل آفتاب تابان، جمع کرد. همه به هلهل افتاده بودند. یا رب! چه کار مهمّی است که پیغمبر ما را در این بیابان نگاه داشته است؟!
عقبماندهها رسیدند، جلو رفتهها برگشتند، و همه مجتمع شدند. فرمود: جهازها و پالانهای شتر را بالای هم قرار دهید، مثل اینجا، یک منبر حسابی نبود. پیغمبر صلّی الله علیه و آله و سلّم بالای منبر رفتند و خطبهای خواندند.
طلبهها! اگر آن خطبه را حفظ کنید، ابوابی از معارف توحیدی بر قلب شما باز میشود. آن خطبه در کتاب بحارالانوار علامه مجلسی، جلد نهم، حالات امیرالمؤمنین سلاماللهعلیه هست.
اَللّهم اِنّي اَسئلك بحق روح مولانا اميرالمؤمنين علي ابن ابي طالب صلواتك عليه الذي لم يشرك بك طرفة عين الابدا اَن تُعَجِّل فرج ولیک القائم المهدی برحمتک یا ارحم الراحمین!