درد دلهایی با پدر مهربان
باز ِ شکاری!
میگویند بازِ شکاری، یا شاهین، پرندهای است که بر بازو و شانهی سلطان مینشیند و از دست او غذا میگیرد و میخورد و برای سلطان، کبوتر و پرندگان کوچک را شکار میکند و بدون این که نوک به شکار بزند آن را همان طور که هست به محضر سلطان تقدیم میکند و در حقیقت چشمِ طمع به امانتِ ولیِّ نعمت خود ندارد.
شاهین صفت چو طُعمه چشیدم زِ دست شاه!
کِی التفات باشد به صیدِ کبوترم؟!
یا صاحب الزمان!
بر سر سفرهی کریمانهی شما نشستهایم ...
و
به یُمن وجود شما روزی میخوریم!
به ما کمک کنید جز در راه رضای شما عمل نکنیم و جز آن چه مطلوب شماست، شکار نکنیم!
و
چشم طَمَع به حرام نداشته باشیم!
استاد کاوند؛ با اندکی تغییر
#درد_دل
@mahdi_will_come